loading...

نورالأصفیاء

مسجدومجتمع فرهنگی،آموزشی وپژوهشی حضرت نورالأصفیاء عجل الله تعالی فرجه الشریف

بازدید : 3
سه شنبه 13 اسفند 1403 زمان : 7:16
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

نورالأصفیاء

دعای روز دوّم

اَللّهُمَّ قَرِّبْنى فیهِ اِلى مَرْضاتِکَ وَجَنِّبْنى فیهِ مِنْ سَخَطِکَ وَنَقِماتِکَ
خدایا نزدیکم کن در این ماه بسوى موجبات خوشنودیت و دورم ساز در آن از خشم و عذابت
وَوَفِّقْنى فیهِ لِقِرآئِةِ ایاتِکَ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
و موفقم دار در این روز بخواندن آیات قرآنیت به رحمت خود اى مهربانترین مهربانان
منبع: مفاتیح الجنان

زلال وحی

ویژگیهای قرآن کریم

با استفاده از آیات نورانی قرآن کریم، می‌توان برخی از خصوصیات این کتابِ مقدس را این گونه بیان نمود:

هدایت به استوارترین راه

در آیه‌ی 9 سوره‌ی اسراء خداوندمتعال، قرآن کریم را به استوارترین راه معرفی کرده و می‌فرماید:
«إنَّ هذَا القُرآنَ یَهدی لِلَّتِی هِیَ أقْوَمُ؛ قطعاً این قرآن به «آیینی» که خود پایدارتر است، راه می‌نماید».

شفا و رحمت برای مؤمنان

خداوند متعال این حقیقت تابناک را در آیه‌ی 82، سوره‌ی اسراء، این‌گونه بیان می‌فرماید:
«وَنُنَزِّلُ مِنَ القُرآنِ مَا هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤمِنیِنَ؛ و ما آنچه را برای مؤمنین مایه‌ی شفا و رحمت است، از قرآن نازل کریم».

اندرز به پرهیزگاران

قرآن کریم مسلماً اندرزی برای پرهیزگاران است، برای کسانی که آماده‌اند خود را از گناه پاک کنند و راه حق را بپویند؛ برای کسانی که جستجوگرند و طالب حقیقتند. کسانی که این حد از تقوا را ندارند؛ مسلماً نمی‌توانند از تعلیمات قرآن کریم بهره‌ی لازم را ببرند.
خداوندمتعال این مطلب را در آیه‌ی48، سوره‌ی حاقّه این گونه بیان فرموده است:
«وَ إِنَّهُ لَتَذکِرَةٌ لِّلْمُتَّقینَ؛ و در حقیقت قرآن تذکری برای پرهیزگاران است».
علاوه بر آیات نورانی قرآن کریم، این حقیقت روشن در سلام‌الله‌علیه نیز بیان شده است. حضرت علیسلام‌الله‌علیهمکلام ائمه‌ی اطهار می‌فرمایند:
«خداوند سبحان، هیچ کس را به چیزی مانند این قرآن اندرز نداده است؛ زیرا قرآن ریسمان محکم خدا و دستاویز مطمئن است. این قرآن بهار دل‌هاست و چشم‌های دانش. برای صیقل دادن دل، چیزی جز قرآن وجود ندارد».1
حضرت نیز می‌فرمایند:صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌‌وسلمرسول‌اکرم
«هرگاه کارها همچون پاره‌های شبِ‌تار بر شما مشتبه و مبهم گشت، به قرآن روی آوردید که آن شفیعی است که شفاعتش پذیرفته و شاکی است که شکایتش مقبول می‌شود. هر که قرآن را فرا پیش خود قرار دهد، او را به سوی بهشت کشاند، و هر که پشت سر خود قرارش دهد، او را به دوزخ کشاند. قرآن راهنما به سوی بهترین راه است. جدا کننده‌ی حق و باطل است».2

پی نوشت‌ها:

1. نهج‌البلاغه، خطبه‌ی 176.
2. میزان‌الحکمه، ح16408.

کلام نور

فواید روزه

پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند : المعدة بیت کل داء ، والحمئة رأس کل دواء
معده مرکز و خانه هر دردى است و اجتناب از غذاهای نامناسب و زیاد خوردن اساس و رأس هر داروى شفا بخش است.
و نیز ایشان در جایى دیگر مى فرمایند : صوموا تصحوا ، و سافروا تستغنوا،
روزه بگیرید تا صحت و سلامتى خویش را تضمین کنید و سفر نمایید تا مالدار شوید ،(ا)
حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در روایت دیگرى مى فرمایند : لکل شیء زکاة و زکاة الابدان الصیام
برای هر چیزى زکاتى است و زکات بدنها روزه است(2)
حضرت على (علیه السلام) دراین باره می‌فرمایند: و مجاهدة الصیام فى الایام المفروضات ، تسکینا لاطرافهم و تخشیعا لابصارهم ، و تذلیلا لنفوسهم و تخفیفا لقلوبهم ، و اذهابا للخیلاء عنهم و لما فى ذلک من تعفیر عتاق الوجوه بالتراب تواضعا و التصاق کرائم الجوارح بالارض تصاغرا و لحوق البطون بالمتون من الصیام تذللا. (3)
با روزه گرفتن‌هاى دشوار ، در روزهایى که واجب است ، اندامهایشان با این کار آرام مى گیرد و دیده‌هایشان خاشع و جانهایشان خوار مى گردد و دلهایشان سبک مى شود و خودبینى از ایشان به وسیله این عبادتها زدوده مى گردد. و با گزاردن چهره‌هاى شاداب با تواضع بر خاک و با نهادن مواضع سجده بر زمین خود را در مقابل خدا خرد مى نمایند و اینکه با روزه دارى شکمها به پشت مى رسند.
حضرت (على (علیه السلام) در جای دیگرى مى فرمایند: والصیام ابتلاء لاخلاص الخلق .(4)
روزه براى آزمایش نمودن اخلاص مردم است یکى از دلایل وجوب روزه براى مردم ، آزمایش اخلاص مردم است . چرا که روزه در ایجاد اخلاص عمل بسیار مؤثر است.
حضرت علی(علیه السلام) در قسمتى دیگر از نهج البلاغه مى فرمایند : صوم شهر رمضان فانه جنة من العقاب.(5 ) در این بحث امام یکی از دلایل وجوب روزه ماه رمضان را ، سپر و مانع در مقابل عقاب الهى دانسته اند. یعنى روزه موجب غفران و آمرزش گناهان است.
وقتى از حضرت امام رضا (علیه السلام) درباره فلسفه روزه مى پرسند ، ایشان مى فرمایند :
همانا مردم مأمور به روزه گرفتن شدند تا درد و ناگواریهاى گرسنگى و تشنگى را دریابند و آنگاه استدلال کنند بر سختیهاى گرسنگى و تشنگى و فقر آخرت که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در خطبه شعبانیه فرمودند : واذکروا بجوعکم و عطشکم جوع یوم القیمة و عطشة؛ به وسیله گرسنگی و تشنگى از روزه داریتان ، گرسنگیها و تشنگیهاى روز قیامت را به یاد آورید ، که این یادآوری انسان را به فکر تدارک براى قیامت مى اندازد تا جد و جهد بیشترى در کسب رضاى خدا بنماید . (6)
امام رضا (علیه السلام) در جایى دیگر درباره فلسفه روزه این چنین مى فرمایند : علت روزه براى درک درد گرسنگى و تشنگى است تا بنده ، ذلیل ، متضرع و صابر باشد . (7)

پی نوشت‌ها:

پی نوشت‌ها :
1ـ ارکان اسلام ، ص 108
2- کافى ، ج 4 ، ص 62
3 ـ نهج البلاغه ، خطبه 192
4- نهج البلاغه ، حکمت 252
5- نهج البلاغه ، خطبه 110
6- وسایل الشیعه ، ص 4
7- علل الشرایع ، شیخ صدوق ، بخش روزه

حکمت‌های شگرف

حکمت 13 نهج البلاغه : روش استفاده از نعمت‌ها (اخلاقى ، معنوى)
قَالَ الامام علیٌ[علیه السلام] إِذَا وَصَلَتْ إِلَیْکُمْ أَطْرَافُ النِّعَمِ فَلَا تُنَفِّرُوا أَقْصَاهَا بِقِلَّةِ الشُّکْرِ .
امام علی(علیه السلام) فرمودند : چون نشانه‌هاى نعمت پروردگار آشکار شد، با ناسپاسى نعمت‌ها را از خود دور نسازید.
حکمت14 : روش برخورد با خویشاوندان (اخلاقى ، معنوى)
وَ قَالَ [علیه السلام] مَنْ ضَیَّعَهُ الْأَقْرَبُ أُتِیحَ لَهُ الْأَبْعَدُ .
و درود خدا بر ایشان ، فرمودند : کسى را که نزدیکانش واگذارند ، بیگانه او را پذیرا مى گردد.
حکمت15 : روش برخورد با فریب خوردگان (اخلاقى ، اجتماعى)
وَ قَالَ [علیه السلام] مَا کُلُّ مَفْتُونٍ یُعَاتَبُ .
و درود خدا بر ایشان ، فرمودند : هر فریب خورده اى را نمى شود سرزنش کرد.(1)
حکمت16: شناخت جایگاه جبر و اختیار (اعتقادى ، معنوى)
وَ قَالَ [علیه السلام] تَذِلُّ الْأُمُورُ لِلْمَقَادِیرِ حَتَّى یَکُونَ الْحَتْفُ فِى التَّدْبِیرِ .
و درود خدا بر ایشان ، فرمودند : کارها چنان در سیطره تقدیر است که چاره اندیشى به مرگ مى انجامد.(2)
حکمت 17 : ضرورت رنگ کردن موها (بهداشتى ، تجمل و زیبایى)
وَ سُئِلَ [علیه السلام] عَنْ قَوْلِ الرَّسُولِ ص غَیِّرُوا الشَّیْبَ وَ لَا تَشَبَّهُوا بِالْیَهُودِ فَقَالَ ع إِنَّمَا قَالَ ص ذَلِکَ وَ الدِّینُ قُلٌّ فَأَمَّا الْآنَ وَ قَدِ اتَّسَعَ نِطَاقُهُ وَ ضَرَبَ بِجِرَانِهِ فَامْرُؤٌ وَ مَا اخْتَارَ .
و درود خدا بر ایشان ، فرمودند : (از امام پرسیدند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود : موها را رنگ کنید و خود را شبیه یهود نسازید یعنى چه ؟ فرمود) پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) این سخن را در روزگارى فرمود که پیروان اسلام اندک بودند، اما امروز که اسلام گسترش یافته ، و نظام اسلامى استوار شده ، هر کس آن چه را دوست دارد انجام دهد.
حکمت18 : ره آورد شوم فرار از جنگ (سیاسى ، اخلاقى ، نظامى)
وَ قَالَ [علیه السلام] فِى الَّذِینَ اعْتَزَلُوا الْقِتَالَ مَعَهُ خَذَلُوا الْحَقَّ وَ لَمْ یَنْصُرُوا الْبَاطِلَ .
و درود خدا برایشان، فرمودند:(درباره آنان که از جنگ کناره گرفتند) حق را خوارکرده ، باطل را نیزیارى نکردند. (3)
حکمت19 : ره آورد شوم هوا پرستى (اخلاقى)
وَ قَالَ [علیه السلام] مَنْ جَرَى فِى عِنَان أَمَلِهِ عَثَرَ بِأَجَلِهِ .
و درود خدا بر ایشان ، فرمودند : آن کس که در پى آرزوى خویش تازد ، مرگ او را از پاى در آورد.
حکمت 20 : روش برخورد با جوانمردان (اخلاقى ، اجتماعى)
وَ قَالَ [علیه السلام] أَقِیلُوا ذَوِى الْمُرُوءَاتِ عَثَرَاتِهِمْ فَمَا یَعْثُرُ مِنْهُمْ عَاثِرٌ إِلَّا وَ یَدُ اللَّهِ بِیَدِهِ یَرْفَعُهُ .
و درود خدا بر ایشان ، فرمودند : از لغزش جوانمردان در گذیرید، زیرا جوانمردى نمى لغزد جز آن که دست خدا او را بلند مرتبه مى سازد.
حکمت 21: ارزش‌ها و ضد ارزش‌ها (اخلاقى)
وَ قَالَ [علیه السلام] قُرِنَتِ الْهَیْبَةُ بِالْخَیْبَةِ وَ الْحَیَاءُ بِالْحِرْمَانِ وَ الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَیْرِ .
و درود خدا بر ایشان ، فرمودند: ترس با نا امیدى ، و شرم با محرومیت همراه است ، و فرصت‌ها چون ابرها مى گذرند ، پس فرصت‌هاى نیک را غنیمت شمارید.
حکمت 22: روش گرفتن حق (اخلاقى ، سیاسى)
وَ قَالَ [علیه السلام] لَنَا حَقٌّ فَإِنْ أُعْطِینَاهُ وَ إِلَّا رَکِبْنَا أَعْجَازَ الْإِبِلِ وَ إِنْ طَالَ السُّرَى .
قال الرضى و هذا من لطیف الکلام و فصیحه و معناه أنا إن لم نعط حقنا کنا أذلاء و ذلک أن الردیف یرکب عجز البعیر کالعبد و الأسیر و من یجرى مجراهما.

و درود خدا بر ایشان ، فرمودند : ما را حقّى است اگر به ما داده شود ، و گرنه بر پشت شتران سوار شویم و براى گرفتن آن برانیم هر چند شب رُوى به طول انجامد.(4)
حکمت 23: ضرورت عمل گرایى (اخلاقى ، اجتماعى)
وَ قَالَ [علیه السلام] مَنْ أَبْطَأَ بِهِ عَمَلُهُ لَمْ یُسْرِعْ بِهِ نَسَبُهُ .
و درود خدا بر ایشان ، فرمودند: کسى که کردارش او را به جایى نرساند ، افتخارات خاندانش او را به جایى نخواهد رسانید.
حکمت 24: روش یارى کردن مردم (اخلاقى ، اجتماعى)
وَ قَالَ [علیه السلام] مِنْ کَفَّارَاتِ الذُّنُوبِ الْعِظَامِ إِغَاثَةُ الْمَلْهُوفِ وَ التَّنْفِیسُ عَنِ الْمَکْرُوبِ .
و درود خدا بر ایشان ، فرمودند : از کفّاره گناهان بزرگ ، به فریاد مردم رسیدن ، و آرام کردن مصیبت دیدگان است.
1. به هنگام حرکت امام [علیه السلام] جهت سرکوب شورشیان بصره، سعد و قّاص و محمد بن مسلمه ، و اسامه بن زید و عبدالله بن عمر آمادة حرکت نشدند. امام پرسید چرا آمادة جهاد نمى شوید ؟ گفتند : از اینکه مسلمانى را بکشیم ناراحتیم ، امام فرمود: بر بیعت من وفا دارید؟ گفتند: آری، امام فرمود به خانه‌هاى تان بروید. آن گاه حکمت 15 را زمزمه کرد.ند
2. نقد مکتب ولونتاریسم Voluntarism) مکتب اصالت اراده و اختیار) که هرگونه جبرى را نفى مى کند، زیرا در اسلام انسان با کمک خدا عمل مى کند.
3. حارث ابن حوط هم مخالف جنگ جُمُل بود و به امام گفت من هم مانند سعد وقّاص و عبدالله عمر شرکت نمى کنم.
4. این کلمات را امام [علیه السلام] در روز شورا مطرح فرمود، که مردم داشتند با عثمان بیعت مى کردند.
منبع: نهج البلاغه

عزیز آل یاسین

ماه مبارک رمضان و امام زمان (علیه السلام)

حضرت آیت الله سید محمد تقی موسوی اصفهانی (رحمت الله علیه ) در کتاب مکیال المکارم آورده است که :
دعا کردن برای امام زمان ( عجّل الله تعالی فرجه الشریف ) در تمام ماه مبارک رمضان و به خصوص در شب‌های آن ماه شریف ، سفارش شده ، زیرا که این ماه بهار دعا کردن است و دعا برای آن حضرت هم ، بهترین دعاها می‌باشد .
از این رو از آن حضرت امر و اهتمام به دعای « افتتاح » در شب‌های این ماه رسیده است ، بنابراین از خواندن این دعای شریف غافل مشو که جداً دعایی است نفیس که جامع مطالب دنیا وآخرت می‌باشد .
همچنین در جایی دیگر نقل می‌کنند که :
حماد بن عثمان می‌گوید : شب بیست ویکم ماه مبارک بر حضرت امام صادق (علیه السلام) وارد شدم ، ایشان بعد از شب زنده داری واحیای شب قدر و هم چنین بعد از فراغت از نماز صبح این دعا را در حالت سجده تلاوت کردند :
(.... وَ أَن تأذَنَ یَفرَجُ مَن بِفَرَجِهِ فَرَجُ أؤلِیائِکَ وَ أَصفِیائکَ مِن خَلقِکَ وَ بِهِ تُبیدُ الظّالمینَ وتُهلِکُهُم عَجِّل ذلِکَ یا رَبَّ العالَمین؛و فرج کسی را که به فرج او فرج دوستان و برگزیدگان از خلقت گشایش یابند را اجازه فرمایی ، وبه دست او ستمگران را نابود و هلاک گردانی ، زودتر آن را برسان‌‌‌ای پروردگار عالمیان .
منبع: مکیال المکارم ، آیت الله سید محمد تقی موسوی اصفهانی (رحمت الله علیه ) ، ج1 ، ص 78

مواعظ جاوید

‌ امام‌ خمینی‌ (رحمت الله علیه‌) :

ماه‌ مبارک‌ رمضان ماه‌ عبادت‌ است‌.
ماه‌ مبارک‌ رمضان‌، ماه‌ اجتماع‌ است‌، ماه‌ وحدت‌ است‌، ماه‌ خداست‌.
شما در این‌ ماه‌ شریف‌ به‌ ضیافت‌ حق‌ تعالی‌ دعوت‌ شده‌اید (دعیتم‌ فیه‌ الی‌ ضیافة‌ الله) خود را برای‌ مهمانی‌ با شکوه‌ حضرت‌ حق‌ آماده‌ سازید.
در این‌ ماه‌ شریف‌ که‌ به‌ مهمانسرای‌ الهی‌ دعوت‌ شده‌اید اگر به‌ حق‌ تعالی‌ معرفت‌ پیدا نکردید یا معرفت‌ شما زیادتر نشده‌، بدانید در ضیافت‌ الله درست‌ وارد نشده‌اید و حق‌ ضیافت‌ را بجا نیاورده‌اید.
منبع: کلمات قصار امام خمینی رحمت الله علیه

در محضر ولایت

...حدیث صحیح معتبر از پیامبر اکرم (صلّى‌اللَّه‌علیه‌واله‌وسلّم) این است: «الصّوم جنّة من النّار»؛ روزه، سپر آتش است. از طرق اهل سنت هم همین مضمون با الفاظ مختلف نقل شده است؛ از جمله این لفظ: «الصّیام جنّة العبد المؤمن یوم القیامة کما یقى احدکم سلاحه فى الدّنیا»؛ همچنان‌که شما در دنیا با سلاح و وسیله‌ى دفاعىِ خودتان از خود دفاع مى‌کنید، در آخرت هم به‌وسیله‌ى روزه از خودتان در مقابل تعرض آتش دوزخ دفاع مى‌کنید.
خصوصیت روزه چیست که تعبیر «جنّة من النّار» درباره‌ى آن بیان شده است؟ خصوصیت روزه عبارت است از کفّ نفس. روزه، مظهر کفّ نفس است؛ «و نهى النّفس عن الهوى». مظهر صبر در مقابل گناه و غلبه‌ى مشتهیات، روزه است. لذا در روایات، ذیل آیه‌ى شریفه‌ى «واستعینوا بالصّبر و الصّلاة» صبر را به روزه تعبیر کرده‌اند. روزه، مظهر گذشت از خواسته‌هاست. اگرچه زمانِ روزه محدود است - چند ساعت در روز، آن هم چند روز در سال - لیکن به صورت نمادین، یک حرکت اساسى براى انسان است. چرا؟ چون هواهاى نفسانى و هوسها و مشتهیات و خواستهاى نفس، همان مسیرى است که انسان را به گناه مى‌رساند. این‌طور نیست که مشتهیات نفسانى با گناه ملازم و از یکدیگر اجتناب‌ناپذیر باشند؛ نه، بعضى از مشتهیات نفسانى هم حلال است. اما این‌که انسان دهنه‌ى نفس را بردارد، نفس خود را بى‌مهار و بى‌دهنه رها کند و اسیر مشتهیات آن شود، همان چیزى است که امیرالمؤمنین (علیه‌الصّلاةوالسّلام) در نهج‌البلاغه فرمودند: «حمل علیها اهلها»؛ او را روى اسب سرکشى انداخته‌اند که دهنه‌ى آن دست این شخص نیست و اسب سرکش هم او را مى‌برد به پرتگاه پرتاب مى‌کند. هواى نفسانى انسان را به سمت گناهان مى‌کِشد.
گناهان، صورت مُلکى عذاب الهى هستند؛ صورت دنیایىِ عذاب الهى هم همین گناهانند. این‌که در آیه‌ى شریفه مى‌فرماید: «انّ الّذین یأکلون اموال الیتامى ظلما انّما یأکلون فى بطونهم نارا» معنایش همین است؛ یعنى شما وقتى کسى را که مال یتیم مى‌خورد، نگاه مى‌کنید، ظاهر قضیه این است که مالى را بلعید و حرامى به کیسه‌ى خود زد؛ اما باطن قضیه این است که او دارد در درونِ خودش آتش تعبیه مى‌کند؛ این همان آتش جهنم است. کسى که لذت حرامى را در این‌جا آزمایش مى‌کند، این لذت، صورت ظاهر قضیه است؛ باطن قضیه در آن حیات واقعى آشکار مى‌شود؛ آن جایى که پرده‌هاى اوهام از جلوى چشم انسان فرو مى‌افتد و حقایق در مقابل او آشکار مى‌شود؛ «هنالک تبلو کل نفس ما اسلفت». آن روز همین لذتِ این‌جایى و دنیایى عبارت است از یک عذاب و شکنجه‌ى دوزخى. آن روز، روزى است که واقعیات و حقایق، خود را آشکار مى‌کنند - «هنالک تبلو کل نفس ما اسلفت» - و آنچه را که انسان انجام داده است، حقایق و بطون و ملکات آن در آن‌جا آشکار مى‌شود. روح ما، ملکات ما و حقایق وجودى ما هم در آن‌جا خودش را نشان مى‌دهد. مولوى مى‌گوید:
اى دریده پوستین یوسفان
گرگ برخیزى از این خواب گران
پنجه‌ى درنده اى که یوسف‌ها را در این‌جا مى‌درد و انسانهاى مظلوم را زیر پا له مى‌کند، باطنش گرگ است؛ انسان نیست. این باطن در آن‌جا خودش را نشان مى‌دهد و ظاهر مى‌شود. ما نباید قیامت را فراموش کنیم؛ قیامت واقعه‌ى عظیمى است. ما باید همیشه یاد قیامت را در ذهن خود داشته باشیم و از قیامت بترسیم.
منبع: برگزیده بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مسؤولان نظام 06/08/1383

شمیم هدایت

تزکیه نفس

لحن آیات قرآن این گونه است که گاهی تزکیه را نسبت به انسان، گاهی نسبت به خدا و گاهی نسبت به انبیاء می‌دهد اگر مزکی ما هستیم، پس باید تلاش کنیم و اگر مزکی خدا و انبیاء هستند، دیگر نیازی به تلاش ما نیست. حال این وظیفه به عهده‌ی کیست؟
حرکت تزکیه به عهده‌ی ماست و ایجاد حصول و نتیجه با خداست. اگر ما حرکت نکنیم، خداوند و انبیاء هیچ وقت ما را تزکیه نمی‌کنند (از ماحرکت از خدابرکت) وقتی ما حرکت کردیم، خداوند متعال به حرکت ما نتیجه می‌دهد. مثلا کسی به امر واجبی (مانند نماز) اهمیت نمی‌دهد، اگر قصد کرد به آن واجب اهمیت دهد و نماز را از اول وقت بخواند، خداوند متعال در این کار به او توفیق می‌دهد حال بگوییم خداوند متعال توفیق می‌دهد یا انبیاء (علیهم السلام)؟ توفیق را هم خدا می‌دهد و هم انبیاء و اگر انبیاء به ما توفیق بدهند، در واقع خداوند متعال توفیق داده ؛ زیرا انبیاء واسطه‌ی خداوند هستند. مثلا: اگر شخصی مریض شد، او را نزد متخصص می‌بریم.
مردم در این گونه موارد سه دسته اند:
1- عده یی خدا را قبول ندارند و خود و دکتر را مستقل در شفای مریض می‌دانند.
2- عده یی حرکت نمی‌کنند و می‌گویند خداوند مریضی را داده و خود او نیز شفا می‌دهد.
3- عده‌ی آخر که کار درست را اینها انجام می‌دهند، حرکت می‌کنند اما نتیجه را از خداوند متعال
می‌خواهند و در حال حرکت می‌گویند «توکلت علی الله» که‌‌ان‌شاءالله ما نیز از این گونه افراد هستیم.
منبع: برگزیده بیانات حضرت آیت الله سید ابوالحسن مهدوی «دامت برکاته» در تاریخ 16/4/83.

نکته‌های ناب

سرگرمی‌های سالم

جوان و نوجوان برای رشد و کمال روحی و جسمی‌هم به فعالیت‌های بدنی نیاز دارند و هم به طراوت و شادابی روح. باید تفریحات سالم را به گونه‌‌‌ای برای جوانان فراهم کرد که هم وقت آنها را پر کند، و هم بیکار و سرگردان نمانند، و هم در رشد جسمی‌و روانی آنان تأثیر داشته باشد.
یکی از لذت‌های حلال و تفریحات نشاط آور، شنا کردن است و در روایات اسلامی‌فراوان به یادگیری شنا و آموختن فن شنا گری به فرزندان سفارش شده است.
حضرت علی (علیه السلام) می‌فرمایند: «علموا اولادکم السباحة و الرمایة؛ به فرزندان خود (کودکان و نوجوانان) شنا گری و تیراندازی بیاموزید.»(1)
حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) به شنا کردن علاقه داشتند، با این که می‌توانستند روزهای جمعه در منزل غسل کنند، اما به کنار رودخانه می‌رفتند و در رودخانه غسل جمعه و شنا می‌کردند.
اشعث بن عبد می‌گوید: یک روز جمعه حضرت علی (علیه السلام) را دیدم در رودخانه‌ی فرات، شنا می‌کردند و غسل جمعه انجام می‌دادند و در آن روز با پیراهنی نو، نماز جمعه خواندند.

پی نوشت‌ها:

پی نوشت:
1- فروع کافی، ج 6، ص 47.

منبع: منهاج البرائه، ج2، ص 208.

دل نوشته

سلام، ماه خدا!

سودابه مهیّجی
بر بام‏های این همه فراوان، هلال نو رسیده، سوسو می‏زند و صدای آسمان، در دل‏ها فراگیر می‏شود:‌‌‌ای اهل زمین! ماه خدا فرا رسید.
همه برمی‏خیزند و پیراهن‏ها را از سکوت یک ساله می‏تکانند. سجاده‏ها را از سر می‏گیرند... قرآن‏ها، از نو متولد می‏شوند. سفره‏ها رنگ دیگر می‏گیرند؛ رنگ بزم خداوندی؛ رنگ تبرک بی‏دریغ، رنگ مائده‏های آسمانی.
دل‏های وضو گرفته، نفس‏زنان، به درگاه رحمت می‏آیند:
«سبزه خط تو دیدیم و ز بستان بهشت
به طلبکاری این مهر گیاه آمده‏ایم»

خداوندا! تمام معبرها را در انتظار رسیدن رمضانِ تو، آب و جارو کرده‏ایم. شاهد باش که با آغوش شوق، در به رویش می‏گشاییم؛ پس سفره‏های دست‏هایمان را خالی نگذار

رخصت بندگی

محبوبه زارع
دری را گشوده‏اند به وسعت دامنه اجابت! سفره‏ای را گسترده‏اند به بی‏کرانگی یک دعوت عاشقانه. سلامی‌را منتظر نشسته‏اند به نیازمندی یک بنده؛ یک عبد ضعیف؛ یک عاشقِ مسکین؛ یک من و یک توِ محتاج! رخصت داده‏اند به نجیبانه‏ترین نگاه معصومی‌که پناهی جز این آستان غنی نیافته است!

ماه بلوغ معرفت

رمضان، صفحه لاهوتی ملاقات است؛ صفحه‏ای که در دفتر زندگی بندگان، سالی، یک ماه گشوده می‏ماند. صفحه‏ای که در متن آن، عطش بندگی حاکمیت دارد و اوج پادشاهی را ساجدانه‏ترین استغاثه می‏داند. رمضان، ماه بلوغ انسان در پیکره معرفت است و معرفت، همان کلید مقدسی است که ورود به حریم رمضان را اذن می‏دهد.

لبیک به دعوت محبوب

رزیتا نعمتی
بارالها! عهدی را که با تو از ازل بسته‏ام، به آتش گناه شکسته‏ام. به گذشته که نگاه می‏کنم، از پروانه جانم، خاکستری بیش به جا نمانده است. اکنون که درهای آسمان، رو به باز شدن است، حلاوت روزه را به اعضا و جوارحم بچشان؛ به چشمم که جز تو را نبیند و گوشم که جز تو را نشنود؛ که بوی زخم کهنه گناه، مرا ناامید از استشمام بوی تو کرده است. در بگشای که در میهمانی تو، هر آنچه هستم، باز آورده‏ام که تو خود دعوتم کرده‏ای، یا غفّار الذّنوب!

درخواست توفیق

بارالها! در این ایّام که قرآن را نازل فرموده‏ای، نوری به قلبمان نازل فرما تا روشنی صبح همیشگی حقیقت را دریابیم و ما را در نماز، همچون کسانی قرار ده که مراتب شایسته آن را دریافته و ارکان و جوانب آن را نگه‏دارندگانند؛ آنان که جویای همسایگان و پویای هفت آسمانند. توفیقی عطا فرما تا به آن کس که از ما بریده، بپیوندیم.
بارالها! ما را به کرامتی که برای دوستانت وعده کرده‏ای، سزاوار گردان؛ که تو هر چه را اراده کنی، به‏جا می‏آوری، یا رب العالمین.

امید و جرئت بندگی

یازده ماه را پشت سر نهاده‏ام تا به تو رسیده‏ام و اکنون جز خار و خاشاک، در کوله‏بار ندارم تا سر از خجلت بردارم و اذن دخول به حریم محبتت طلب کنم.
پشت دروازه‏های چشم تو می‏ایستم تا خریدار اشک ندامتم باشی و جرئت بندگی را دیگر باره به من عطا کنی.
مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو
گفتم‌‌‌ای بخت بخفتیدی و خورشید دمید
گفت: با این همه از سابقه نومید مشو

یاد ابرار

ارباب معرفت

در سال 1297 هـ.ق در روستای «چرمهین» اصفهان و در خانه‌ی حاج‌علی پناه پسری به دنیا آمد که نامش را «رحیم» برگزیدند. اجداد آقارحیم ارباب «از مشاهیر نجبا و بزرگ‌زادگانِ روستای چرمهین از روستاهای معروف لنجانِ اصفهان و صاحب مال و ثروت بودند و بدین سبب ایشان به لقب ارباب خوانده می‌شوند».
حاج‌آقا رحیم ارباب شوق فراوانی به فراگیری دانش داشتند. خودشان در این‌باره گفته‌اند:
«از اول شب آماده‌ی مطالعه‌ی کتاب‌های علمی‌می‌شدم و مطالعه طول می‌کشید تا شام حاضر می‌شد و لذّتِ مطالعه‌‌ی کتاب، مهلت به صرف شام نمی‌داد و غذا سرد می‌شد. گاهی مطالعه طول می‌کشید تا صبح می‌شد و بعد از تناول غذای شب و ادای فریضه‌ی صبح، در مجلس درس حاضر می‌شدم و با شوقِ علم‌آموزی، اعتنا به کمبود خواب نداشتم».
علامه شهید مرتضی مطهری)رحمت‌‌الله‌علیه(درباره‌ی استاد گرامی‌شان می‌فرمایند:
«آقای حاج آقا رحیم ارباب اصفهانی از علمای طراز اول ما در فقه، اصول، فلسفه و ادبیات عرب و قسمتی از ریاضیات قدیم می‌باشند».
حضرت آیت‌الله ارباب در مسایل جهانی و خارج از کشور نیز اگر صلاح می‌دانستند، اظهار نظر می‌فرمودند؛ در موقع استقلال الجزایر، فتوایی جهت کمک به مسلمانان و ملت الجزایر و به نفع آنان و علیه دولت فرانسه صادر نمودند.
در خصوص ویژگی‌های اخلاقی حاج آقا رحیم ارباب باید گفت که:
ایشان به اساتید خود، احترام فوق‌العاده می‌گذاشتند مردی بودند که جذبه‌ی معنویشان، کوچک و بزرگ را به تکریم و تعظیم وا می‌داشت. همیشه با طمأنینه راه می‌رفتند و چشم به سوی زمین داشتند. به اندک غذایی قانع بودند، اگر هم به مهمانی می‌رفتند، ساده‌ترین غذا را می‌خوردند.
ایشان هر سال در منزل خود مراسم عزاداری برای امام حسین(علیه السلام) برپا می‌کردند و خود در مقابل درب منزل، شخصاً به شرکت‌کنندگان خوش آمد می‌گفتند و آنها را مورد احترام قرار می‌دادند.
از خصوصیات دیگر ایشان این بود که برای سادات ارزش زیادی قایل بودند و جلوتر از سادات مطلقاً راه نمی‌رفتند.
این آیت معرفت نزدیک به یک قرن زیستند و درباره‌ی راز طولانی بودن عمرشان گفته‌اند:
«من هیچ وقت بد خواه کسی نبودم».
سرانجام در 18 ذی‌الحجه 1396 هـ.ق مصادف با 19 آذرماه 1355 هـ.ش و در روز عید سعید غدیر به دیار باقی عروج نمودند. و پیکر مطهرایشان در تخت‌فولاد اصفهان به خاک سپرده شد.
منبع: گلشن ابرار، جمعی از پژوهشگران حوزه‌ی علمیه‌ی قم، ج2، صفحه‌های 347 تا 362

حکایتها و هدایتها

ادای نذر قرآنی

نقل است که شیخ طبرسی(رحمت الله علیه) که قبر شریف ایشان در مشهد مقدس است، سکته کرد، اطرافیان به گمان اینکه ایشان وفات نموده اند، وی را دفن کردند. لکن او در قبر بهوش آمده و راه بیرون آمدن را بر خود مسدود دید. در آن حال نذر کرد که اگر خداوند متعال او را نجات دهد کتابی در تفسیر قرآن بنویسد. اتفاقا یکی از گورکنها به قصد دزدیدن کفن شیخ، قبر ایشان را نبش (باز) کرد. زمانی که خواست کفن را باز کند و ببرد، شیخ دست او را گرفت و گفت: نترس، من نمرده ام. لکن بر شدت ترس و وحشت کفن دزد افزوده شد. شیخ دوباره گفت نترس، من سکته کرده بودم و الان به هوش آمدم. چون قادر به حرکت نبود، از او خواست او را به دوش بگیرد و به منزل ببرد. کفن دزد ایشان را به منزل رسانید. شیخ طبرسی او را لباسی زیبا پوشانید و پول خوبی به او داد. پس از آن کفن دزد توبه کرد و آن کار زشت را «نبش قبر» که در اسلام حرام است ترک نمود. سپس شیخ طوسی به نذر خود وفا نمود و شروع کرد به تألیف مجمع البیان که اکنون یکی از تفاسیر مهم قرآن شیعیان است.
منبع: کتاب فوائد الرضویه ص 351.

معرفی کتاب

کتاب دعاهای قرآن کریم

نویسنده‌ی این کتاب، پس از سیری در قرآن‌کریم، دعاهای آن را که بر زبان پیامبران، صالحان و اولیای خدا جاری شده است، گردآروده و با اندک توضیحی بیان کرده است.به گفته‌ی مؤلف محترم، طرح این کار از حضرت‌آیت‌الله حسن‌زاده‌آملی(دامت برکاته) بوده است که ایشان را به آن، تشویق کرده است.
مؤلف، آیاتی را که با تعابیر و الفاظی چون: «ربّنا؛‌ای‌پروردگارما!» ،« یا رب ؛پروردگارا!» ویا« اللّهم‌ّ؛بارالها!» و تعابیر مشابه آمده، به ترتیب تاریخی بر زبان آورنده‌گان آنها تنظیم کرده است.
نخستین کسانی که دعایشان نقل می‌شود، حضرت‌آدم و حوا هستند که پس از نافرمانی خدا و پشیمانی از آن، او را مخاطب ساخته، می‌گویند: « ربّنا! ظَلَمنَا أنفُسَنَا، پروردگارا! به‌خودمان ستم‌کردیم».
سپس مؤلف، به ترتیب تاریخی، دعاهای حضرت نوح، ابراهیم، لوط، سربازان طالوت، سلیمان، ایّوب، یوسف، یونس، اصحاب کهف، شعیب، موسی، همسر فرعون، زکریا، عیسی را نقل می‌کند. آن‌گاه، فصلی را به دعاهایی اختصاص می‌دهد که خداوند متعال به رسول اکرم)صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌‌وسلم( آموخت. مؤلف، پیش از نقل هر دعای قرآنی، بستر آن را مشخص می‌کند و روشن می‌سازدکه این دعای‌خاص، با چه انگیزه‌ای و در چه فضایی انجام گرفته است.
مؤلف محترم، طی مقدمه‌ای کوتاه، اهمیت قرآن کریم و دعاهای آن را بیان می‌کند و در پایان کتاب دعاهای قرآن کریم را بر اساس موضوع، در پنجاه و یک موضوع، همچون: صبر، توکل، مناجات با حق تعالی، طلب روزی و قبولی دعا آورده است. طی دعاهای‌کتاب، هرجا مؤلف ضروری دیده است، به استناد احادیث معصومان(سلام الله علیهم) و تاریخ اسلام، پاره‌ای نکات را یادآور شده است.خوانندگان محترم این‌کتاب، از این طریق، با ادعیه‌ی قرآنی و زمینه‌ی آنها به خوبی آشنا می‌شوند.
مؤلف: حسین واثقی ناشر: مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی‌حوزه علمیه قم، 1377

احکام

مبطلات روزه

مبطلات روزه نه چیز است که عبارتند از :
1- خوردن وآشامیدن : اگر روزه دار عمداً چیزی بخورد یا بیاشامد ، روزه اش باطل می‌شود .
2- دروغ بستن بر خداوند متعال و پیامبر ( صلّی الله علیه وآله وسلم ) : اگر روزه دار به گفتن یا به نوشتن یا به اشاره یا به مانند این‌ها به خداوند متعال و پیامبر ( صلّی الله علیه وآله وسلم ) و امامان معصوم ( علیهم السلا م) نسبت دروغ بدهد ، اگرچه فوراً هم بگوید ، دروغ گفتم و یا توبه کند ، روزه اش باطل است .
3- رساندن غبار غلیظ به حلق : رساندن غبار غلیظ به حلق ، روزه را باطل می‌کند چه غبار چیزی باشد که خوردن آن حلال است مثل آرد ، یا غبار چیزی باشد که خوردن آن حرام است مثل گرد وخاک .
4- فروبردن سر در آب : اگر روزه دار عمداً سر را در آب فرو برد ، اگر چه باقی بدن او از آب بیرون باشد ، بنا بر احتیاط واجب باید قضای آن روزه را بگیرد .
5- اماله کردن : اماله کردن با چیز روان اگرچه از روی ناچاری و برای معالجه باشد ، روزه اش را باطل می‌کند ، ولی استعمال شیاف‌هایی که برای معالجه است ، اشکال ندارد .
6- قِی کردن : هرگاه روزه دار عمداً قِی کند ، اگر چه به واسطه‌ی مرض یا غیر آن باشد ، روزه اش باطل می‌شود .
7- باقی ماندن بر جنابت وحیض ونفاس تا اذان صبح : اگر عمداً تا اذان صبح غسل نکند ، یا اگر وظیفه اش تیمم است و عمداً تیمم ننماید ، روزه اش باطل است .
8- جماع : جماع روزه را باطل می‌کند ، اگر چه به اندازه‌ی ختنه گاه داخل شود ، حتی اگر منی هم بیرون نیاید ، روزه باطل است .
9- استمناء : اگر روزه دار استمناء کند یعنی کاری کند که منی از او خارج گردد ،روزه اش باطل است .
منبع:توضیح المسائل مراجع ، سید محمد حسن بنی‌هاشمی‌، صص 957-925 /
نویسنده: سید امیرحسین کامرانی راد
بازدید : 5
سه شنبه 13 اسفند 1403 زمان : 7:16
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

نورالأصفیاء

دعاى روز اوّل

اَللّهُمَّ اجْعَلْ صِیامى فیهِ صِیامَ الصّاَّئِمینَ وَقِیامى فیهِ
خدایا قرار ده روزه ام را در این ماه روزه روزه داران واقعى و شب زنده داریم را
قیامَ الْقاَّئِمینَ وَنَبِّهْنى فیهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغافِلینَ وَهَبْ لى جُرْمى فیهِ
نیز همانند شب زنده داران و بیدارم کن در آن از خواب بیخبران و جنایتم را بر من ببخش
یا اِلهَ الْعالَمینَ وَاعْفُ عَنّى یا عافِیاً عَنِ الْمُجْرِمینَ
اى معبود جهانیان و درگذر از من اى درگذرنده از جنایتکاران
منبع: مفاتیح الجنان

حدیث روزه

پایه‏‌هاى اسلام
قال الباقر علیه السلام:
بنى الاسلام على خمسة اشیاء، على الصلوة و الزکاة و الحج و الصوم و الولایه.
امام باقر علیه السلام فرمودند: اسلام بر پنج چیز استوار است، برنماز و زکات حج و روزه و ولایت (رهبرى اسلامى).
فروع کافى، ج 4 ص 62، ح 1

فلسفه روزه

قال الصادق علیه السلام:
انما فرض الله الصیام لیستوى به الغنى و الفقیر.
امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند روزه را واجب کرده تا بدین وسیله دارا و ندار (غنى و فقیر) مساوى گردند.
من لا یحضره الفقیه، ج 2 ص 43، ح 1

حکمت‌های نهج البلاغه

حکمت 1روش برخورد با فتنه‌ها(اخلاقى ، سیاسى)
قَال َ[علیه السلام] کُنْ فِى الْفِتْنَةِ کَابْنِ اللَّبُونِ لَا ظَهْرٌ فَیُرْکَبَ وَ لَا ضَرْعٌ فَیُحْلَبَ.
درود خدا بر او ، فرمود: در فتنه‌ها چونان شتر دو ساله باش، نه پشتى دارد که سوارى دهد و نه پستانى تا او را بدوشند.
حکمت 2شناخت ضد ارزش‌ها (اخلاقى)
وَ قَالَ [علیه السلام] أَزْرَى بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَشْعَرَ الطَّمَعَ وَ رَضِیَ بِالذُّلِّ مَنْ کَشَفَ عَنْ ضُرِّهِ وَ هَانَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ مَنْ أَمَّرَ عَلَیْهَا لِسَانَهُ .
و درود خدا بر او، فرمود : آن که جان را با طمع ورزى بپوشاند خود را پُست کرده ، و آن که راز سختى‌هاى خود را آشکار سازد خود را خوار کرده ، و آن که زبان را بر خود حاکم کند خود را بى ارزش کرده است.
حکمت 3شناخت ضد ارزش‌ها(اخلاقى)
وَ قَالَ [علیه السلام] الْبُخْلُ عَارٌ وَ الْجُبْنُ مَنْقَصَةٌ وَ الْفَقْرُ یُخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِ وَ الْمُقِلُّ غَرِیبٌ فِى بَلْدَتِهِ .
و درود خدا بر او ، فرمود : بْخل ننگ و ترس نقصان است . و تهیدستى مرد زیرک را در برهان کُند مى سازد و انسان تهیدست در شهر خویش نیز بیگانه است.
حکمت 4ارزش‌هاى اخلاقى و ضد ارزش‌ها(اخلاقى ، تربیتى)
وَ قَالَ [علیه السلام] الْعَجْزُ آفَةٌ وَ الصَّبْرُ شَجَاعَةٌ وَ الزُّهْدُ ثَرْوَةٌ وَ الْوَرَعُ جُنَّةٌ وَ نِعْمَ الْقَرِینُ الرِّضَى .
و درود خدا بر او ، فرمود : ناتوانى ، آفت و شکیبایى ، شجاعت و زُهد ، ثروت و پرهیزکارى ، سپرِ نگه دارنده است : و چه همنشین خوبى است راضى بودن و خرسندى .
حکمت 5شناخت ارزش‌هاى اخلاقى (اخلاقى،سیاسی،اجتماعى)
وَ قَالَ [علیه السلام] الْعِلْمُ وِرَاثَةٌ کَرِیمَةٌ وَ الْآدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ وَ الْفِکْرُ مِرْآةٌ صَافِیَةٌ .
و درود خدا بر او ، فرمود : دانش، میراثى گرانبها ، و آداب ، زیورهاى همیشه تازه ، و اندیشه ، آیینه اى شفاف است.
حکمت 6ارزش‌هاى رازدارى و خوشرویی (اخلاقى،سیاسی،اجتماعى)
وَ قَالَ [علیه السلام] صَدْرُ الْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ وَ الْبَشَاشَةُ حِبَالَةُ الْمَوَدَّةِ وَ الِاحْتِمَالُ قَبْرُ الْعُیُوبِ وَ رُوِیَ أَنَّهُ قَالَ فِى الْعِبَارَةِ عَنْ هَذَا الْمَعْنَى أَیْضاً الْمَسْأَلَةُ خِبَاءُ الْعُیُوبِ وَ مَنْ رَضِیَ عَنْ نَفْسِهِ کَثُرَ السَّاخِطُ عَلَیْهِ .
و درود خدا بر او ، فرمود : سینه خردمند صندوق راز اوست و خوشرویى وسیله دوست یابى ، و شکیبایى ، گورستان پوشاننده عیب‌هاست . و یا فرمود : پرسش کردن وسیله پوشاندن عیب‌هاست ، و انسان از خود راضى ، دشمنان او فراوانند.
حکمت 7ایثار اقتصادى و آخرت گرایی (اخلاقى ، اقتصادى)
وَ قَالَ [علیه السلام] وَ الصَّدَقَةُ دَوَاءٌ مُنْجِحٌ وَ أَعْمَالُ الْعِبَادِ فِى عَاجِلِهِمْ نُصْبُ أَعْیُنِهِمْ فِى آجَالِهِمْ .
و درود خدا بر او ، فرمود : صدقه دادن دارویى ثمر بخش است ، و کردار بندگان در دنیا ، فردا در پیش روى آنان جلوه گر است.
حکمت 8شگفتى‌هاى تن آدمی‌(علمى ، فیزیولوژى انسانى)
وَ قَالَ [علیه السلام] اعْجَبُوا لِهَذَا الْإِنْسَانِ یَنْظُرُ بِشَحْمٍ وَ یَتَکَلَّمُ بِلَحْمٍ وَ یَسْمَعُ بِعَظْمٍ وَ یَتَنَفَّسُ مِنْ خَرْمٍ .
و درود خدا بر او ، فرمود : از ویژگى‌هاى انسان در شگفتى مانید ، که : با پاره اى " پى " مى نگرد ، و با " گوشت " سخن مى گوید . و با " استخوان " مى شنود ، و از " شکافى " نَفس مى کشد!!
حکمت 9شناخت ره آورد اقبال و ادبار دنیا (اجتماعی، سیاسى)
وَ قَالَ [علیه السلام] إِذَا أَقْبَلَتِ الدُّنْیَا عَلَى أَحَدٍ أَعَارَتْهُ مَحَاسِنَ غَیْرِهِ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ عَنْهُ سَلَبَتْهُ مَحَاسِنَ نَفْسِهِ .
و درود خدا بر او ، فرمود : چون دنیا به کسى روى آورد ، نیکى‌هاى دیگران را به او عاریت دهد ، و چون از او روى برگرداند خوبى‌هاى او را نیز بربایند.
حکمت 10روش زندگى با مردم (اخلاقى، اجتماعى)
وَ قَالَ [علیه السلام] خَالِطُوا النَّاسَ مُخَالَطَةً إِنْ مِتُّمْ مَعَهَا بَکَوْا عَلَیْکُمْ وَ إِنْ عِشْتُمْ حَنُّوا إِلَیْکُمْ .
و درود خدا بر او ، فرمود : با مردم آن گونه معاشرت کنید ، که اگر مْردید بر شما اشک ریزند، و اگر زنده ماندید ، با اشتیاق سوى شما آیند.
حکمت 11روش برخورد با دشمن (سیاسى ، اخلاقى)
وَ قَالَ [علیه السلام] إِذَا قَدَرْتَ عَلَى عَدُوِّکَ فَاجْعَلِ الْعَفْوَ عَنْهُ شُکْراً لِلْقُدْرَةِ عَلَیْهِ .
و درود خدا بر او ، فرمود : اگر بر دشمنت دست یافتى ، بخشیدن او را شکرانه پیروزى قرار ده.
حکمت 12آیین دوست یابی (اخلاقى، اجتماعی، تربیتى)
وَ قَالَ [علیه السلام] أَعْجَزُ النَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اکْتِسَابِ الْإِخْوَانِ وَ أَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَیَّعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُمْ .
و درود خدا بر او ، فرمود : ناتوان ترین مردم کسى است که در دوست یابى ناتوان است ، و از او ناتوان تر آن که دوستان خود را از دست بدهد.
منبع: نهج البلاغه

در محضر ولایت

سعى کنید در همه‌ى اوقات - بخصوص در ماه رمضان - تلاوت قرآن را از یاد نبرید. قرآن نباید از زندگى‌تان حذف شود. تلاوت قرآن را حتماً داشته باشید؛ هر چه ممکن است. تلاوت قرآن هم با تأمل و تدبر اثر مى‌بخشد. تلاوت عجله‌اى که همین‌طور انسان بخواند و برود و معانى را هم نفهمد یا درست نفهمد، مطلوب از تلاوت قرآن نیست؛ نه این‌که بى‌فایده باشد - بالاخره انسان همین‌که توجه دارد این کلام خداست، نفس این یک تعلق و یک رشته‌ى ارتباطى است و خود همین هم مغتنم است و نباید کسى را از این‌طور قرآن خواندن منع کرد لیکن تلاوت قرآنى که مطلوب و مرغوب است، نیست. تلاوت قرآنى مطلوب است که انسان با تدبر بخواند و کلمات الهى را بفهمد، که به نظر ما مى‌شود فهمید.
منبع: گزیده بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضاى هیأت دولت،17/8/84

حکایتها و هدایتها

مسجد بهلول
مسجدی می‌ساختند، بهلول سر رسید و پرسید: چه می‌کنید؟ گفتند: مسجد می‌سازیم؛ گفت: برای چه، پاسخ دادند: برای چه ندارد، برای رضای خدا.
بهلول می‌خواست میزان اخلاص بانیان خیر را به خودشان بفهماند، محرمانه سفارش داد سنگی تراشیدند و روی آن نوشتند «مسجد بهلول» شبانه آن را بالای سر در مسجد نصب کرد. سازندگان مسجد روز بعد آمدندو دیدند بالای در مسجد نوشته شده است «مسجد بهلول» ناراحت شدند، بهلول را پیدا کرده به باد کتک گرفتند که زحمات دیگران را به نام خودت قلمداد می‌کنی؟!
بهلول گفت: مگر شما نگفتید که مسجد را برای خدا ساخته ایم؟ فرضا مردم اشتباه کنند و گمان کنند که من مسجد را ساخته ام، خدا که اشتباه نمی‌کند.
چه بسا کارهای بزرگی که از نظر ما بزرگ است ولی در نزد خدا ذره‌‌‌ای نمی‌ارزد. شاید بسیاری از بناهای عظیم از مساجد و زیارتگاهها، بیمارستانها، مدارس و... چنین سرنوشتی داشته باشد، حسابش با خداست.(1)
منبع: شهید مطهری (رحمت الله علیه) عدل الهی، مجموعه آثار، ج1، ص 303.

درسهای اخلاق

وجدان اخلاقی، عامل ایجاد غیرت و عفت
یکی از عواملی که در نیروی کنترل کننده‌ی جوان نقش بسزایی دارد، وجدان اخلاقی است که به تناسب تمایلات و غرایز جوان، زنده و بسیار حساس و هوشیار است (درست مثل تناسب ترمز اتومبیل با نیروی سرعت و شتاب آن)، به همین جهت نسل جوان، و مخصوصا دخترها، به خاطر جنبه‌های عاطفی خود، به خوبی می‌توانند از آن استفاده کنند.
... جوانان باید در گفتار و کردار و به طور کلی در همه‌ی شؤون زندگی خویش، وجود این نعمت بزرگ را قدر بدانند و از این وسیله‌ی هشدار دهنده، به نحو احسن استفاده کنند. ... از دیدگاه علمای علم اخلاق، یکی از عواملی که غیرت را در مردها و عفت را در خانم‌ها زنده می‌کند و پویا و کارآمد می‌سازد، همین وجدان اخلاقی است. این که ما امروز دردنیای به اصطلاح متمدن غرب، نشانی از غیرت و عفت نمی‌بینیم، به نحوی که فساد و فحشاء، زندگی آنها را در برگرفته و غرب را با مشکلات فراوانی روبرو ساخته، همانا به علت خاموشی زنگ هشدار دهنده وجدان اخلاقی و تباهی نفس لوامه آنان است، آنها چون وجدان اخلاقی را در خود کشته اند غیرت و عفت، دیگر جایی برای ابراز وجود ندارد. پس‌‌‌ای جوان عزیز!‌‌‌ای دختر!‌‌‌ای پسر! اگر راه سعادت را می‌خواهی باید عفت و غیرت، در شما زنده و کارآمد باشد و این میسر نمی‌شود مگر به برکت گوش جان سپردن به نداهای سازنده‌ی وجدان اخلاقی. اگر راه نجات از سقوط حتمی‌را می‌خواهی، باید نیروی کنترل کننده در شما فعال و در حال آماده باش باشد، و این مقدور نیست مگر این که مرتبا از او مدد بگیری و به کارش واداری تا در مواقع حساس و پیش آمدن صحنه‌های شهوت انگیز –که متأسفانه امروزه فراوان جلو می‌آید- چه برای کاسب در برخورد با زن نامحرم، چه در مزاحمت‌های تلفنی، چه در نگاهها و تبسمهای آلوده و بعضا زهر آگین و چه...
به طور روشن و صریح و با قاطعیت هشدار دهد و شما را از خطر بدبختی در دنیا و آخرت آگاه سازد.
منبع: کتاب اخلاق و جوان، حضرت آیت الله العظمی‌مظاهری «دامت برکاته» صفحات 28 – 26.

نکته‌های ناب

یاد خدا
حضرت علی (علیه السلام) می‌فرمایند: هر کس به یاد خداوند سبحان باشد؛ خدا دلش را زنده و عقل و خردش را نورانی می‌فرماید.(1)
دلم بی وصل تو شادی نبینه
به غیر از محنت آزادی نبینه
خراب آباد دل، بی مقدم تو
الهی هرگز آبادی نبینه(2)
مقام پدر
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرمایند: دعایی که پدر برای فرزند کند مانند دعایی است که پیامبر برای امت خود می‌کند.(3)
اجر صبر
حضرت امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید: هر مؤمنی که به بلایی گرفتار شود و صابر و بردبار باشد، اجر هزار شهید را به او می‌دهند. (4)
صبر تلخ آمد و لیکن عاقبت
میوه‌ی شیرین دهد پر منفعت
گفت حق اندر کتاب مستطاب
صابران را اجر بخشم بی حساب(5)
گوهر وقت
علامه حسن بن یوسف حلی از عمر شریفش حداکثر استفاده را نمود حتی نوشته اند که: او یکی از پرکارترین و پراثرترین فقهای نامدار شیعه است. طبق محاسبه‌‌‌ای که از تعداد تألیفات و همچنین روزهای عمر او کرده اند، می‌توان گفت که ایشان به طور نسبی هر روز هزار سطر می‌نوشته اند.(6)
داد حق عمری که هر روزی از او
کس نداند قیمت آنرا جز او

منابع:

1- غررالحکم، ص 690.
2- باباطاهر.
3- نهج الفصاحه، ص 328.
4- ترجمه‌ی اصول کافی، ج4، ص 146.
5- مولوی.
6- فقهای نامدار شیعه، ص131.

سیره‏ عملی امام خمینى (رحمت الله علیه) در ماه رمضان

عالمان ربانی، چلچراغ‏هاى پر فروغى هستند که در هرعصرى، در آسمان علم و عمل مى‏درخشند، و با کسب نور و گرما از خورشید رسالت و امامت، بر زمینیان تجلى مى‏کنند و آنان را به سوى منابع نور و برکت دودمان وحى، رهنمون مى‏سازند، و بر بال عرفان ناب محمدى صلى الله علیه وآله نشانده، بر مشکات ملکوت، عروج مى‏دهند.
در میان دین باوران کفر ستیز، چهره محبوب قرن، فقیه تیزبین سیاست مدار، فیلسوف، عارف ژرف نگر، عالم متخلق و رهبر و بنیان گذار جمهورى اسلامى، حضرت امام خمینى رضوان الله علیه، از موقعیتى والا و ویژه برخودار است، زیرا روزها و ساعت‏ها و لحظه‏هاى عمر او، با مراقبه و محاسبه سپرى شد و صدها آیه قرآن را مجسم ساخت و عینیت ‏بخشید. در این مبحث به سیره عملی امام می‌پردازیم تا ره توشه‌‌‌ای برای عاشقان ماه رمضان باشد.
حضرت امام (ره) توجه ویژه‏اى نسبت ‏به ماه رمضان داشته و بدین جهت، ملاقات‏هاى خودشان را در ماه رمضان تعطیل مى‏کردند و به دعا و تلاوت قرآن و... مى‏پرداختند.
و خودشان مى‏گفتند: «خود ماه مبارک رمضان، کارى است (1) .
یکى از اعضاى دفتر ایشان، دراین باره مى‏گوید:
پنجاه سال است که نماز شب امام، ترک نشده است. امام در بیمارى و در صحت و در زندان و در خلاصى و در تبعید، حتى بر روى تخت ‏بیمارستان قلب هم نماز شب خواندند
یکى از یاران امام، در این باره گفته است :
در این ماه، ایشان شعر نمى‏خواندند و نمى‏سرودند و گوش به شعر هم نمى‏دانند . خلاصه، دگر گونى خاصى متناسب با این ماه در زندگى خود ایجاد مى‏کردند، به گونه‏اى که این ماه را، سراسر، به تلاوت قرآن مجید و دعا کردن و انجام دادن مستحبات مربوط به ماه رمضان سپرى مى‏کردند. (2)
ایشان، به هنگام سحر وافطار، بسیار کم مى‏خوردند، به گونه‏اى که خادم‏شان فکر مى‏کردند که امام، چیزى نخورده است (3)
حضرت امام رحمة الله علیه درباره رمضان چنین مى‏سرایند:
ماه رمضان شد، مى و میخانه بر افتاد عشق و طرب و باده، به وقت ‏سحر افتاد
افطار به مى کرد برم پیر خرابات
گفتم که تو را روزه، به برگ و ثمر افتاد
با باده، وضو گیر که در مذهب رندان
در حضرت حق این عملت ‏بارور افتاد (4)
عبادت و تهجد
از جمله برنامه‏هاى ویژه‏ حضرت امام (ره) در ماه مبارک رمضان ، عبادت و تهجد بود. امام عبادت را ابزار رسیدن به عشق الهى مى‏دانستند و به صراحت ‏بیان مى‏کردند که در وادى عشق، نباید به عبادت به چشم وسیله‏اى براى رسیدن به بهشت نگاه کرد (5)
اکثر آشنایان امام نقل مى‏کنند که ایشان از سن جوانى، نماز شب و تهجد، جزء برنامه‏هایشان بود.
بعضى از نزدیکان ایشان مى‏گفتند که وقتى در ظلمت و تاریکى نیمه‏ شب، آهسته وارد اتاق امام مى‏شدم، معاشقه امام را با ایزد احساس مى‏کردم و مى‏دیدم که با خضوع و خشوعى خاص، نماز مى‏خواندند و قیام و رکوع و سجود را بجا مى‏آوردند که حقا وصف ناپذیر بود. با خودم فکر مى‏کردم که شب امام، حقیقتا، لیلة القدر است (6) .
یکى از اعضاى دفتر ایشان، دراین باره مى‏گوید:
پنجاه سال است که نماز شب امام، ترک نشده است. امام در بیمارى و در صحت و در زندان و در خلاصى و در تبعید، حتى بر روى تخت ‏بیمارستان قلب هم نماز شب خواندند (7) .
امام توجه خاصى به نوافل داشتند و هرگز، نوافل را ترک نمى‏کردند. نقل شده است که امام، در نجف اشرف، با آن گرماى شدید، ماه مبارک رمضان را روزه مى‏گرفت و با این که در سنین پیرى بودند و ضعف بسیار داشتند، تا نماز مغرب و عشاء را به همراه نوافل به‏جاى نمى‏آوردند، افطار نمى‏کردند! و شب‏ها تا صبح، نماز و دعا مى‏خواندند و بعد از نماز صبح، مقدارى استراحت مى‏کردند و صبح زود، براى کارهایشان آماده مى‏شدند (8)
خانم زهرا مصطفوى مى‏گوید:
راز و نیاز امام و گریه‏ها و ناله‏هاى نیمه شب ایشان، چنان شدید بود که انسان را بى اختیار، به گریه مى‏انداخت (9)
یکى از اساتید قم نقل مى‏کرد: شبى میهمان حاج آقا مصطفى بودم. ایشان، خانه‏ جداگانه‏اى نداشتند و در منزل امام زندگى مى‏کردند. نصف شب از خواب بیدار شدم و صداى آه و ناله‏اى شنیدم، نگران شدم که مگر اتفاقى افتاده است، حاج آقا مصطفى را بیدار کردم و گفتم: «ببین چه خبر است!» . ایشان نشست و گوش داد و گفت: «صداى امام است که مشغول تهجد و عبادت است‏» (10)
یکى از همراهان امام در نجف، اظهار مى‏کرد که امام خمینى در ماه مبارک رمضان، هر روز ده جزء قرآن مى‏خواندند ، یعنى در هر سه روز، یک بار قرآن را ختم مى‏کردند
در ماه مبارک رمضان، این شب زنده دارى و تهجد، وضعیت دیگرى داشت. یکى از محافظان بیت مى‏گوید در یکى از شب‏هاى ماه مبارک رمضان، نیمه شب، براى انجام کارى مجبور شدم از جلوى اتاق امام گذر کنم. حین عبور، متوجه شدم که امام، زار زار گریه مى‏کردند! هق هق گریه‏ امام که در فضا پیچیده بود، واقعا مرا تحت تاثیر قرار داد که چگونه امام، در آن موقع از شب، با خداى خویش راز و نیاز مى‏کند. (11)
آخرین ماه مبارک رمضان دوران حیات امام، به گفته‏ ساکنان بیت، از ماه مبارک رمضان‏هاى دیگر متفاوت بود! به این صورت که امام همیشه، براى خشک کردن اشک چشم‏شان دستمالى را همراه داشتند، ولى در آن ماه مبارک رمضان، حوله‏اى را نیز همراه برمى‏داشتند تا به هنگام نمازهاى نیمه شب‏شان، از آن استفاده کنند! (12)
توجه ویژه به قرآن
امام خمینى (ره) توجه خاصى به قرآن داشتند، به ‏طورى که روزى، هفت ‏بار قرآن مى‏خواندند!
امام در هر فرصتى که به ‏دست مى‏آوردند، ولو اندک، قرآن مى‏خواندند. بارها دیده شد که امام، حتى در دقایقى قبل از آماده شدن سفره - که معمولا به بطالت مى‏گذرد - قرآن تلاوت مى‏کنند ! (13) امام بعد از نماز شب تا وقت نماز صبح، قرآن مى‏خواندند . (14)
یکى اطرافیان امام مى‏گوید:
امام در نجف، چشم‏شان درد گرفت و به دکتر مراجعه کردند. دکتر بعد از معاینه‏ چشم امام گفت: «شما باید چند روزى قرآن نخوانید و به چشم‏تان استراحت ‏بدهید» . امام خندیدند و فرمودند: «دکتر، من، چشم را براى قرآن خواندن مى‏خواهم! چه فایده‏اى دارد که چشم داشته باشم و قرآن نخوانم؟ شما یک کارى کنید که من بتوانم قرآن بخوانم. » (15)
و در ماه رمضان یکى از همراهان امام در نجف، اظهار مى‏کرد که امام خمینى در ماه مبارک رمضان، هر روز ده جزء قرآن مى‏خواندند ، یعنى در هر سه روز، یک بار قرآن را ختم مى‏کردند . (16)
علاوه بر آن، هر سال چند روز قبل از ماه مبارک رمضان ، دستور مى‏دادند که چند ختم قرآن براى افرادى که مد نظر مبارکشان بود، قرائت ‏شود . (17)
گزیدهایى از توصیه‏ها و سفارش‏هاى امام به مناسبت ماه مبارک رمضان
شما در این چند روزى که به ماه رمضان مانده، به فکر باشید، خود را اصلاح کرده، توجه به حق تعالى پیدا نمایید.
از کردار و رفتار ناشایسته خود ، استغفار کنید! اگر خداى نخواسته، گناهى مرتکب شده‏اید، قبل از ورود به ماه مبارک رمضان ، توبه کنید! زبان را به مناجات حق تعالى عادت دهید! مبادا در ماه مبارک رمضان، از شما غیبتى، تهمتى و خلاصه گناهى سر بزند و در محضر ربوبى، با نعم الهى و در مهمان سراى بارى تعالى، آلوده به معاصى باشید! شما اقلا، به آداب اولیه‏ روزه عمل نمایید و همان ‏طورى که شکم خود را از خوردن و آشامیدن نگه مى‏دارید، چشم و گوش و زبان را هم از معاصى باز دارید! از هم اکنون بنا بگذارید که زبان را از غیبت، تهمت، بدگویى و دروغ نگهداشته، کینه، حسد و دیگر صفات زشت ‏شیطانى را از دل بیرون کنید!
امام در هر فرصتى که به ‏دست مى‏آوردند، ولو اندک، قرآن مى‏خواندند. بارها دیده شد که امام، حتى در دقایقى قبل از آماده شدن سفره - که معمولا به بطالت مى‏گذرد - قرآن تلاوت مى‏کنند
اگر با پایان یافتن ماه مبارک رمضان، در اعمال و کردار شما هیچ گونه تغییرى پدید نیامد، و راه و روش شما با قبل از ماه صیام فرقى نکرد، معلوم مى‏شود روزه‏اى که از شما خواسته‏اند ، محقق نشده است.
اگر دیدید کسى مى‏خواهد غیبت کند، جلوگیرى کنید و به او بگویید! «ما، متعهد شده‏ایم که در این سى ‏روز ماه مبارک رمضان، از امور محرمه خود دارى ورزیم.» و اگر نمى‏توانید او را از غیبت ‏باز دارید، از آن مجلس خارج شوید! ننشینید و گوش کنید! باز تکرار مى‏کنم تصمیم بگیرید در این سى روز ماه مبارک رمضان، مراقب زبان، چشم، گوش و همه‏ اعضاء و جوارح خود باشید.
توجه بکنید که به آداب ماه مبارک رمضان عمل کنید; فقط، دعا خواندن نباشد، دعا به معناى واقعى‏اش باشد . (18)

پی نوشت :

1- پا به پاى آفتاب، ج 1، ص 286 .
2- برداشت‏هایى از سیره‏ امام خمینى( ره) ، ج 3 ، ص 90 .
3- همان، ص 89 .
4- روزنامه‏ جمهورى اسلامى، مورخ 8/1/69 .
5- روزنامه جمهورى اسلامى، 20 / 11 / 64 .
6- امام در سنگر نماز، ص 83 / هزار و یک نکته، حسین دیلمى، نکته 129 .
7- هزار و یک نکته، حسین دیلمى، حبیب و محبوب، ص 53 / سیماى فرزانگان، ص 180 .
8- سیماى فرزانگان، ص 159 / برداشت‏هایى از سیره‏ امام خمینى( ره) ، ج 3 ، ص 99 .
9- برداشت‏هایى از سیره‏ امام خمینى (ره) ، ج 3 ، ص 132 .
10- همان، ص 286 .
11- هزار و یک نکته، حسین دیلمى، نکته 104 / جلوه‏اى از خورشید ، ص 90 .
12- برداشت‏هایى از سیره‏ امام خمینى ، ج 3 ، ص 126 .
13- پا به پاى آفتاب، ج 1، ص 270 .
14- برداشت‏هایى از سیره‏ امام خمینى ، ج 3 ، ص 198 .
15- همان، ص 7.
16- همان .
17- پا به پاى آفتاب، ج 1 ص 181 .
18- سیماى فرزانگان، صص 159 و 161 برداشتهایى از سیره‏ امام خمینى، ج 3 ، ص 8 ./نویسنده: سید امیرحسین کامرانی

تعداد صفحات : 3

آمار سایت
  • کل مطالب : 33
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 31
  • بازدید کننده امروز : 28
  • باردید دیروز : 63
  • بازدید کننده دیروز : 63
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 165
  • بازدید ماه : 228
  • بازدید سال : 2083
  • بازدید کلی : 80531
  • کدهای اختصاصی